دو ماهگی جان جانان😍 و آمپول 😢👼
قربونت بشم نفس مامان چقدر روزها زود میگذره و چقدررر وجود تو و پرنسس دایانا خوشی و لذت این روزها رو چندین برابر کرده شما دوتا خود عشقید الهی شکر بابت این بابا خوشگل و نمونه و بهترین همراه زندگیم و دوتا دخترهای بیهمتای من❤❤ امروز من و مامان مینا و بابا داوودی رفتیم آمپول دوماهگی شما بزنیم چکاپ هم شدی شکرخدا همه چیز خوب بود ولی قسمت زدن آمپول من و بابایی از اتاق فرار کردیم تا این صحنه نبینیم😭 بعد هم اومدیم خونه مامانی ظهر هم خیلی بیقراری کردی دورت بگردم که با اشک چشمت اشک هممون درآوردی بغل مامان مینا بودی کمی آرومتر شدی میمی هم که با کلی سختی گذاشتم دهنت که دستم به پات نخوره بچم دردش بگیره😥 خلاصه تا حالا همه مثل پروانه دورت میگردیم بلکه د...
نویسنده :
مامان آزی
18:27